در این پست قصد دارم فیلم سینمایی کرید3 را از نظر فنی تحلیل کنم و خلاصه ای از داستان فیلم را نیز بیان کنم.
آغاز فیلم با یادآوری خاطراتی از کودکی آدانیس کرید اتفاق میافتد.
سپس مسابقه دوم آدانیس در مقابل ریکی کانلان،البته این دفعه در دسته وزنی سنگین وزن رخ میدهد.
آدانیس در آفریقای جنوبی در حال مبارزه است و ظاهرا کمی جلوی کانلان بد کار میکند.
در دیالوگی کانلان به او میگوید همان کرید سابق هستی.
در راند بعدی مسابقه آدانیس به لیل دوک میگوید کیش و مات.منظورش از این حرف این بود که بخاطر ضعف بدنی کانلان،با بادی شات زدن کار او را تمام میکنم.
دقیقا هم همین اتفاق رخ داد.
آدانیس ضربات کانلان را جاخالی میداد و به پهلوهای او بادی شات های سنگین میزد.
بین این ضربات،یک ضربه هوک نیز وارد کرد.
اینقدر بادی شات به کانلان زد تا او را ناک اوت کرد.
آدانیس سرانجام در آخرین مسابقه رسمی خود که پیروز میدان شد،خداحافظی افتخارآمیزی از دنیای حرفهای بوکس انجام داد.
آدانیس به همراه لیل دوک شریک و مربی خود آکادمی بوکس دلفای را مدیریت میکند.
قهرمانی مکزیکی به نام فلیکس در باشگاه دلفای تمرین میکند و کرید و دوک از او حمایت میکنند.
در این فیلم ترنس کرافورد نیز بازی میکند و در باشگاه دلفای تمرین میکند.
ناگهان دوست دوران کودکی آدانیس به داستان فیلم اضافه میشود و قصد دارد حرفه و زندگی آدانیس را به آشوب بکشد.
در کودکی آدانیس با مردی درگیر میشود و درگیری بالا میگیرد و دیمین آندرسون که در آن دوران قهرمان دستکش طلایی بوکس آماتور بود،اسلحه میکشد و توسط پلیس بازداشت میشود.
آدانیس میترسد و فرار میکند.
در هجده سالی که دیمین در زندان بوده است،آدانیس هیچ خبری از او نگرفت.
مادر آدانیس نیز تمامی نامه های دیمین را مخفی کرده بود و به آدانیس نشان نداده بود.
آدانیس سعی میکند گذشته را جبران کند و دیمین را به باشگاه خود میبرد.
ابتدا لیل دوک مانع میشود و سپس با اصرار آدانیس قانع میشود.
دیمین مدتی در باشگاه آدانیس تمرین میکند و از طرفی چون برای فلیکس حریف تمرینی ندارند از دیمین استفاده میکنند.
دیمین عادت به زدن ضربات خطا دارد.
در یک اسپارینگ،دست فلیکس را نگه میدارد و ضربه ای به زیر کتف او میزند و با فلیکس درگیر میشود.
لیل دوک باز هم به آدانیس هشدار میدهد و میگوید او دارد نشان میدهد که واقعا چطور آدمی است،او را باور کن.
قرار است که ویکتور دراگو با فلیکس مبارزه کند و کمربند قهرمانی در دست فلیکس میباشد.
در یک مهمانی که میزبان آدانیس میباشد،دراگو و فلیکس دیدار میکنند.
دیمین که به شدت حسادت میکند و از طرفی ناراحت است که بخاطر آدانیس هجده سال از عمر خود را در زندان سپری کرده،با یکی از دوستان خود که در زندان با او آشنا شده توافق میکند که مهمانی را به درگیری بکشاند و همچنین ویکتور دراگو را درگیر کند و دست او را بشکند.
همین اتفاق هم می افتد و دست دراگو میشکند و مسابقه شش ماه عقب میافتد.
مدیر برنامه های فلیکس،مادرش میباشد.
با آدانیس صحبت میکنند و آدانیس پیشنهاد مسابقه با دیمین را میدهد.
دیمین نیز این درخواست را قبلا مطرح کرده بود.
به هر حال فلیکس و مادرش میپذیرند که مسابقه با دیمین اتفاق بیوفتد.
کانلو آلوارز و همسرش نیز در این فیلم سینمایی حضور دارند و در جریان داستان فیلم با آدانیس خوش و بش میکنند.
مسابقه آغاز میشود.
دیمین تمرکز بر ضربات سنگین از سر نفرت و کینه دارد.و البته زدن خطاهای مکرر و بسیار زیاد،چون سعی دارد به هر قیمتی پیروز شود و قهرمان جهان شود.
در راند نخست تقریبا هر دو بوکسور برابر هستند،فلیکس ضربات ترکیبی بسیار خوبی به دیمین میزند.
دیمین با زانوی خود به فلیکس ضربه میزند.
دیمین یک ضربه عمدی با آرنج به صورت فلیکس میزند و داور از دیمین امتیاز کم میکند.
اینجاست که آدانیس از بیرون رینگ داد میزند.
چندین مرتبه به کتف های فلیکس ضربه میزند و نقطه ضعف او را پیدا کرده است.
در اواخر مسابقه طوری به فلیکس ضربه میزند که انگار قصد کشتن او را دارد.
فشار روی فلیکس بالاست و در نهایت با یک ضربه هوک سنگین،فلیکس نقش بر زمین میشود.
دیمین سر از پا نمیشناسد.
لیل دوک به آدانیس میگوید مدتی از باشگاه دور باش زیرا آدانیس را مقصر این اتفاقات میداند.
فلیکس را با آمبولانس به بیمارستان منتقل میکنند زیرا شدت جراحات بالاست و در رینگ بیهوش شده بود.
آدانیس در همان شب به دیدار مادرش میرود و مادرش نیز مسابقه را دیده بود.
نامه هایی که دیمین به آدانیس نوشته بود،مادرش به آدانیس داد و یک عکس از دیمین بین دوستان زندانی اش و از جمله چهره ای که برای آدانیس آشنا بود و او کسی نبود جز ضارب ویکتور دراگو در آن مهمانی که باعث بهم خوردن قرارداد مسابقه شده بود.
آدانیس سراغ دیمین میرود و بحث صورت میگیرد.
دیمین آدانیس را به سخره میگیرد و یک مشت سنگین به صورت آدانیس میزند.
آدانیس عصبی میشود و آن جا را ترک میکند.
آدانیس به یک برنامه تلویزیونی دعوت میشود و میخواهد دیمین را به مبارزه بطلبد.
دیمین نیز تماس میگیرد با آن برنامه و باز هم بحث صورت میگیرد.
در نهایت مسابقه را میپذیرند و برای روز مسابقه شروع به تمرین میکنند.
دیمین واقعا قوی و درشت هیکل است.
در مبارزات تمرینی تمام حریفان خود را به سادگی شکست میدهد.
لیل دوک به آدانیس میگوید میشه بهم بگی چند بار ضربه مغزی شدی؟
در حقیقت در ابتدای فیلم کرید 1 در مبارزه باشگاهی مقابل دنی ویلر،در مسابقه رسمی در انگلستان مقابل ریکی کانلان و در فیلم سینمایی کرید 2 در مسابقه اول برابر ویکتور دراگو،یعنی آدانیس سه مرتبه ضربه مغزی شده است.
لیل دوک میگفت که دیمین لیست این مصدومیت های تو را حفظ است،تو پیر و شکسته شده ای.
3 مرتبه ضربه مغزی،سوراخ شدن کلیه،شکستگی دو دنده،شکستگی استخوان های کف هر دو دست،شکستگی کاسه چشم و یه آسیب در شانه راست که دیمین به آن اشاره میکند.
آدانیس تمرینات ترکیبی را پیش میگیرد و سعی دارد نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کند.
تمریناتی نظیر مشت زدن به درخت،بدنسازی با وزنه و تمرکز بر حرکت پرس سینه هالتر،میت زنی سریع،اسپارینگ با ترنس کرافورد چون سبک وزن است و باعث سریعتر شدن آدانیس میشود،اسپارینگ با ویکتور دراگو،کشیذن هواپیمای سبک،تمرین سایه زنی و تقویت هز نقطه ضعغی که در بدنش دارد.
حین تمرین نیز گاهی یاد گذشته میافتاد ولی دوباره تمرکز خود را جمع میکند.
روز مسابقه فرا میرسد و دیمین به تیم خود میگوید که پول او نمیتواند کاری برایش کند.
این را هم اضافه کنم که آدانیس مادرخوانده خود یعنی مری آن را از دست میدهد ولی روحیه خود را جمع میکند زیرا نمیخواهد حیثیت و رزومه خود را ببازد.
با روحیه وارد رینگ میشود.
آدانیس واقعا آماده است،و عقب نمیکشد.
هر دو یاد بچگی خود می افتند.
تجربه آدانیس واقعا خیلی بیشتر میباشد.
تکیه ی دیمین بر قدرت میباشد.
مسابقه پایاپای جلو میرود.
ضربات زیادی اعم از بادی شات و ضربه به صورت و گیجگاه رد و بدل میشود.
در یک صحنه دیمین با تمام توان مشت به شکم آدانیس میزند و آدانیس بر زمین میافتد.
آدانیس بلند میشود و راند تمام میشود.
لیل دوک به آدانیس میگوید تا الان داشتی بوکس میکردی.
از الان به بعد مبارزه کن.
آدانیس توان نقطه زنی بیشتری نسبت به دیمین دارد.و این توانایی را مد نظر راکی بالبوآ و پدمن در کرید 1 میباشد.
در انتهای مسابقه،با یک حرکت فینت،دیمین را فریب میدهد ضربه نهایی را میزند و او را ناک اوت میکند.
این فیلم،از نظر شخصی بنده،از لحاظ فنی خوب بود.
قسمت تمرینات بیشتر مخاطب را به خود جذب میکند و شاید بارها این صحنه ها توسط مخاطبینی که عشق به این رشته دارند تماشا شود.
آرش ماپار
در این پست به تحلیل فنی فیلم سینمایی کرید2 خواهم پرداخت.
این فیلم که بر رقابت جدی بین ویکتور دراگو فرزند ایوان دراگو و آدانیس کرید تمرکز دارد،نسبت به فیلم اول هیجان بیشتری داشته و دوست داران بوکس را حسابی هیجان انگیز میکند.
ابتدای فیلم با نشان دادن شرایط سخت ویکتور دراگو و پدرش در اوکراین آغاز میشود.
ایوان دراگو پس از شکست مقابل راکی بالبوآ،از کشور روسیه اخراج میشود و همسرش نیز از او جدا میشود،سپس با تنها پسرش به اوکراین میرود.
ابتدای فیلم ویکتور دراگو را حین مسابقه بوکس نشان میدهد که با چندین آپرکات پشت سر هم و فوقالعاده سنگین،حریفش را ناک اوت میکند.
سپس آدانیس کرید را نشان میدهد که ذر حال گرم کردن برای مسابقه رسمی مقابل دنی ویلر است که در باشگاه بوکس و در یک رقابت غیر رسمی در مقابل او ناک اوت شده است.
ضربات زیادی بین دنی ویلر و کرید رد و بدل میشود.
در نهایت با ضربه سنگین آدانیس به فک ویلر،او را ناک اوت کرده و نمیتواند سریع هنگام شمارش داور برخیزد و آدانیس ماشین موستانگ خود را پس میگیرد و همچنین صاحب کمربند WBC میشود.
باز هم در فیلم یکی دیگر از مسابقات ویکتور دراگو نمایش داده میشود که تکیه اصلی او در بوکس بر قدرت بدنی اش میباشد.
یکی از برگزار کنندگان بوکس حرفه ای،ویکتور دراگو را زیر نظر دارد و به ایوان دراگو میگوید که وقتش رسیده.
ویکتور و پدرش به فیلادلفیا میروند،ایوان دراگو به مجسمه راکی بالبوآ نگاه میکند که چگونه مردم با آن عکس میگیرند و یاد شکست خود مقابل راکی میافتد.
آدانیس با همسرش بیانکا به رستورانی برای صرف شام میرود.
مورد استقبال مردم قرار میگیرد و ناگهان میبیند که یکی از شبکه های تلویزیونی در حال پخش صحبت های برگزار کننده مسابقه در کنار ویکتور دراگو و پدرش میباشد.
همچنین مبارزات ویکتور دراگو پخش میشود و لحظه ی شکست و مرگ پدرش در مقابل ایوان دراگو را می بیند و اشک در چشمانش جمع میشود.
همسرش سعی در آرام کردن آدانیس دارد.
آدانیس شبانه به باشگاه فرانت استریت میرود و تنها در آنجا مشغول ضربه زدن به کیسه بوکس سنگین میشود.
از طرفی ایوان دراگو با حالتی تهدید آمیز به رستوران راکی رفته و او را تهدید میکند که پسرم شاگردت را شکست میدهد و پسر من تنها مشت زنی و بوکس را از این دنیا یاد گرفته است.
راکی حدس میزند آدانیس به باشگاه رفته باشد و به آنجا میرود.
کیسه بوکس را برای آدانیس نگه میدارد و سعی دارد با تعریف دادن از آدانیس او را کمی آرام کند.
شبی دیگر آدانیس به منزل راکی میرود و از او میخواهد برای مسابقه در مقابل ویکتور دراگو او را آموزش دهد و از او حمایت کند.
راکی تمام تلاشش را برای منصرف کردن آدانیس انجام میدهد اما موفق نمیشود.
راکی میگوید آن روزی که پدرت با ایوان دراگو مسابقه داد،قرار بود من با او روبرو شوم.
مجبور بودم بعد از پدرت با او مسابقه بدهم و شرایط اون زمان با شرایط الان تو خیلی فرق داشت.
گویا راکی اختلاف قدرت فیزیکی آدانیس و ویکتور رو خیلی خوب بررسی کرده بود و تصور میکرد که شاگردش شانسی در مقابل ویکتور دراگو ندارد.
راکی به آدانیس میگوید من دیگر نیستم و میخواهم استراحت کنم.
آدانیس ناراحت میشود و به منزل برمیگردد.
همسرش بیانکا او را پریشان و عصبی می بیند و آدانیس به او میگوید که راکی مخالف مسابقه با دراگو است و من را همراهی نمیکند و همسرش با تعجب میپرسد مگر مسابقه را میخواهی قبول کنی؟آدانیس میگوید آره قبول میکنم.
فردای آن روز آدانیس به آکادمی بوکس دلفای میرود و از لیل دوک درخواست کمک میکند.
لیل دوک میگوید که پسر دراگو از نظر فیزیکی خیلی بزرگه،سریعه،قویه و نامتعارفه.
خیلی باید تلاش کنی و راه سختی در پیش داری.
آدانیس در کمپ جدیدش شروع به تمرین میکنه و از طرفی دراگو نیز برای مسابقه آماده میشه.
وزن کشی و فیس تو فیس فرا میرسه.
آدانیس با خشم و نفرت به ایوان دراگو نگاه میکنه.
ایوان دراگو به آدانیس میگه خیلی از پدرت کوتاه تری.
آدانیس ضربه ای به سینه ی ایوان دراگو میکوبه و ویکتور دراگو عصبی میشه و با یک دست چندین متر آدانیس رو به عقب هل میده.
آدانیس عصبی میشه و پرخاشگری میکنه و میگه پدرت کاری نمیتونه برات انجام بده و از این صحبت ها.
روز مسابقه ویکتور وارد رینگ میشه و جمعیت حاضر در ورزشگاه نفرت خودشون رو بهش نشون میدن.
آدانیس هم که این دفعه راکی رو در گوشه رینگ خود نداره به همراه لیل دوک قراره در این مسابقه شرکت کنه و از کمربند قهرمانی خودش دفاع به عمل بیاره.
آدانیس با آهنگ مخصوص خودش وارد میشه.
راکی هم در رستوران خودش تلویزیون رو روشن میکنه تا مسابقه رو تماشا کنه.
راند اول آغاز میشه و آدانیس ضربه هایی رو با دراگو وارد میکنه.
چندتا ضربه ی سنگین میزنه و دراگو کم کم عقب میره.
ناگهان آدانیس رو در تله میندازه و ضربه هوک سنگینی رو به آدانیس میزنه.
چند ضربه ی بادی شات نیز روانه دنده های آدانیس میکنه.
تفاوت قدرت فیزیکی و توان مشت زنی کاملا بین این دو بوکسور مشهوده.
ویکتور دراگو،آدانیس رو گوشه رینگ گیر میندازه و ضربات بسیار سنگینی رو به صورت آدانیس وارد میکنه.
راند اول همین جا به پایان میرسه و برتری ویکتور نسبت به آدانیس مشخص میشود.
بین دو راند ایوان دراگو به پسرش میگوید که آدانیس ترسیده،ویکتور میگوید آره میدونم،پدرش میپرسه پس چرا سرپاست هنوز؟
راند دوم آغاز میشه و ویکتور دراگو بی رحمانه حمله میکنه و آدانیس کار زیادی از پیش نمیبره.
ضربات سنگین و پشت سر هم ویکتور دراگو واقعا آسیب زا بوده و آدانیس را اذیت میکند.
ناگهان یه بادی شات بسیار قدرتمند باعث شکسته شدن دوتا از دنده های آدانیس میشود و او به زمین میافتد.
به شدت درد میکشد و راکی از پشت تلویزیون غصه میخورد و نگران شاگردش میشود.
آدانیس به زحمت بلند میشود،یک ضربه ی دراگو را جاخالی میدهد و یک هوک سنگین با تمام قدرتش به صورت دراگو میزند و کمی او را گیج میکند.
دراگو میخواهد به سمت آدانیس یورش ببرد که راند دوم تمام میشود و داور آن ها را جدا میکند.
آدانیس بر روی صندلی مینشیند و لیل دوک میگوید به نظر میاد دنده های تو شکستن.
آدانیس میگوید خوبم خوبم.
همسرش از دور با نگرانی مسابقه رو دنبال میکنه.
آدانیس وارد رینگ میشه.
راکی از پشت تلویزیون میگه مبارزه رو متوقف کن و چندین بار این جمله رو تکرار میکنه.
دراگو که پسرش را با خشم و نفرت و کینه بزرگ کرده است به او میگوید که تمام مشکلات ما بخاطر این ها بوده،بخاطر همین ها بود که مادرت ما رو ول کرد.
ویکتور خیلی عصبانی میشود.
با شروع راند سوم با تمام قدرت به آدانیس مشت میزند.
آدانیس چندین بار بادی شات های دراگو را جاخالی میدهد و سعی در فرار کردن دارد.
ناگهان ویکتور ضربه ای سنگین تر از قبل به دنده های شکسته ی آدانیس وارد میکند و آدانیس مینشیند به طوری که یکی از زانوهای او به رینگ برخورد میکند.
طبق قوانین در این حالت داور ناک داون اعلام میکند و بایستی برای بوکسور بشمارد.
داور فریاد میزند stop stop،اما گوش ویکتور به این حرف ها بدهکار نیست و در حالی که آدانیس یک زانویش به کف رینگ چسبیده و مبارزه متوقف شده است،ضربه ای سنگین به سر آدانیس میزند و او را نقش بر زمین میکند.
آدانیس بیهوش میشود و کف رینگ دراز کش میافتد.
تیم کرید به تیم دراگو حمله ور میشوند و درگیری رخ میدهد.
پزشک مسابقه وضعیت آدانیس را بررسی میکند و به چشمانش با چراغ قوه نگاه میکند.
همسرش وارد رینگ میشود اما لیل دوک اجازه نزدیک شدن بیانکا به آدانیس را نمیدهد.
آدانیس دچار ضربه مغزی شده و در بیمارستان بستری میشود.
راکی همین موقع تلویزیون را خاموش میکند و به بیمارستان میرود.
لیل دوک در بیمارستان در حال صحبت با سران سازمان WBC بوده و به آدانیس میگوید ویکتور دراگو رد صلاحیت شده و تو همچنان قهرمان جهان هستی.
آدانیس ناراحت میشود با اینکه قهرمان جهان باقی مانده است.
راکی وارد بیمارستان میشود و به بیانکا میگوید واقعا متاسفم،من باید اونجا میبودم.
راکی به دیدن آدانیس میرود و با دیدنش حسابی ناراحت میشود.
به آدانیس میگوید که دراگو از تو قد بلند تره و میخواهد ادامه دهد که آدانیس به سختی میگوید حالا میخوای بهم آموزش بدی؟آدانیس نارضایتی خودش رو از حضور راکی اعلام میکنه و راکی در آخر به لیل دوک میگه که کارت خوب بود و لیل دوک در پاسخ میگه تلاشمون رو انجام دادیم.
آدانیس با ویلچر به بیرون از بیمارستان میره تا سوار ماشین بشه و به منزل برگرده.
به جز ضربه مغزی شدن او دچار،شکستن کاسه چشم،سوراخ شدن کلیه،شکستن دنده ها و حجم زیادی کبودی و خون ریزی در صورتش شده است.
مدتی را به ریکاوری و رفتن به استخر میپردازد.
شرایط بسیار سختی رو میگذراند.
روزی به سراغ باشگاه دلفای میرود و لیل دوک به اد میگوید بیا داخل چندتا مشت به کیسه بوکس بزن.
میتونم چندتا مسابقه دستگرمی برات جور میکنم و از این صحبت ها.
آدانیس در حال پدر شدن است که وقتی به منزل پدری اش میآید می بیند کسی خونه نیست و راکی را آنجا میبیند.
اوایلش خیلی سرد برخورد میکند و سپس. آشتی میکنند.
فرزندش به دنیا میآید و مسئولیتی دیگر به زندگی اش اضافه میشود و بایستی تصمیمی درست و حسابی بگیرد.
با لیل دوک و راکی در باشگاه دلفای جمع میشوند تا تصمیمی بگیرند برای مبارزه برگشت مقابل دراگو.
برگزار کننده ظاهرا به آن ها اطلاع داده که مسابقه برگشت باید در خاک روسیه باشد و راکی یاد زمان جوانی خودش میافتد که مقابل ایوان دراگو قرار گرفته بود و با ناک اوت کردن او را شکست داده بود.
راکی میگوید مسابقه در کشور خودشونه و قطعا داور هم با خودشونه.
اما ما نباید اجازه بدیم نتیجه مسابقه رو داور اعلام کنه.
لیل دوک میگوید لعنت و به راکی میگوید که با برگزار کننده تماس بگیر.
آدانیس میگوید که فردا 5صبح اینجا شروع کنیم؟راکی میگوید خیر.
آدانیس میپرسد میخواهی به فیلادلفیا برویم؟راکی میگوید که نه،برنامه های دیگه دارم.
یک محل تمرین در بیابانی قرار دارد و راکی،آدانیس را به آنجا میبرد.
آدانیس میگوید برای من اینجا عین جهنم است.
راکی میگوید از آنجا که از جهنم برگشتی،انتخاب خوبیه.
یک باشگاه در بیابان با داشتن امکانات بسیار محدود و مقداری هم وزنه های بدنسازی و پتک و لاستیک و تجهیزات کلاسیک بوکس از نظر راکی جایی است که میتواند آدانیس را هم طراز با ویکتور دراگو بالا بیاورد و چه بسا بتواند دراگو را نیز شکست دهد.
در واقع راکی بر تمرینات کلاسیک بوکس و سبک قدیم بوکس تکیه میکند.
با پتک زدن بر زمین شنی تمرینات آدانیس زیر نظر راکی و لیل دوک آغاز میشود.
به لاستیک های ماشین که روی هم قرار گرفته اند و بسته شدهاند و همچون کیسه بوکس هستند،با دستانی که فقط پوشیده از بانداژ هستند مشت میزند.
لاستیک های زیادی را با زنجیر میکشد و راکی با توپ بزرگ بدنسازی به شکمش ضربات سنگین وارد میکند که در ابتدا بالا میآورد.
با حریفی سنگین تر و قوی تر از خودش رو به رو میشود و بخاطر ضربات وارده بر دنده های شکسته اش درد میکشد و عقب میرود.
شبانه جلوی آتش،تمرین سایه زنی انجام میدهد و همه جوره در حال ساختن بوکسوری جدید است.
با تسمه گردن وزنه های سنگینی را با گردنش بلند میکند تا عضلات گردنش را بسازد.
راکی تمرکز بر افزایش قدرت آدانیس کرده و نمیخواهد بوکسورش مقابل روس ها تحقیر شود.
همچنین در جاده پشت سر راکی که سوار بر موستانگ است میدود و حتی زمین هم میخورد اما بلند میشود و کوتاه نمیآید.
آدانیس،خود را میکوبد و از نو میسازد.
روز مسابقه ی برگشت فرا میرسد و آدانیس با آهنگی که همسرش میخواند همراه با تیمش وارد رینگ میشود.
جالب اینجاست که طی تمریناتی که در صحرا انجام داد،خبری از میت زنی نبود.
در چشمان دراگو زا میزند،راکی نیز به ایوان دراگو زل میزند.
راند اول آغاز میشود.
آدانیس یورش میبرد و هرچه دراگو میزند را جاخالی میدهد و چندین ضربه مستقیم و هوک روانه ی سر و صورت دراگو میکند.
دراگو یک ضربه سنگین میزند و آدانیس را به عقب هل میدهد و تماشاچیان از جای خود بلند میشوند.
ایوان دراگو هم متعجب میشود از تغییرات جدی آدانیس و هم عصبانی.
راند دوم ویکتور بیشتر تلاش میکند و زد و خورد بیشتری رخ میدهد.
آدانیس چندین مرتبه ناک داون میشود و حین شمارش داور بلند میشود.
راکی به آدانیس میگوید انگار که تمرینات صحرا جواب دادند.
آدانیس حسابی ویکتور را اذیت میکند.
ایوان دراگو میبیند کاری از پسرش ساخته نیست.
در حالی که دستش را به حالت آپرکات به زیرسینه پسرش نزدیک میکند،میگوید دوباه داغونش کن.
حین مبارزه آدانیس یه ضربه چپ مستقیم میزند،ویکتور دستش را نگه میدارد و به همان دنده های شکسته شده ی آدانیس ضربه میزند.
آدانیس درد شدیدی میکشد.
راند تمام میشود و راکی میگوید میخوای ادامه بدی؟آدانیس میگوید من خطرناکم.
راند بعدی آغاز میشود.
یک ضربه بادی شات سنگین باعث پایین آمدن گارد آدانیس میشود،دنده هایش دوباره درد میگیرد و ویکتور با یک هوک سنگین او را زمین میزند.
آدانیس از درد به خودش میپیچد اما بازم بلند میشود.
ویکتور کلافه میشود از استقامت و تحمل بالای آدانیس.
آدانیس با یک دست از دنده هایش محافظت میکند و با دست دیگر حمله میکند.
کل توانش را به کار میگیرد.
با چندین ضربه پشت سر هم به فک و صورت ویکتور،او را زمین میزند.
راکی میگوید به محض اینکه بلند شد میری سراغش.
ویکتور به سختی بلند میشود و گویا ورق برگشته است.
آدانیس حمله میکند و دراگو که خسته شده،دیگر کاری از پیش نمیبرد.
آدانیس بار دیگر به سر و صورت ویکتور ضربات سنگینی وارد میکند.
ویکتور باز هم به زمین میافتد.
ایوان دراگو ناامید است.
ایوان دراگو به پسرش میگوید بلند شو.
ویکتور بلند میشود و هر ضربه ای که میخواهد بزند انگار توان ندارد.
آدانیس بازم حمله میکند و ایوان دراگو وقتی می بیند پسرش زیر حملات خطرناک آدانیس قرار دارد،حوله سفید را پرتاب میکند درون رینگ و مسابقه تمام میشود.
آدانیس میراثی برای خودش به جا میگذارد و راکی به او میگوید دیگر دوران تو فرا رسیده است.
در سکانسی که از این فیلم سینمایی حذف شده است،بعد از پایان مسابقه آدانیس به رخت کن ویکتور میرود و تا به او دلداری دهد و میگوید که ما دشمن نیستیم.
ایوان دراگو این صحنه را میبیند و متعجب میشود.
بعد هم راکی میآید و در ورودی رختکن دراگو می ایستد سر خود را به معنای اینکه همه چیز درست میشود برای ایوان دراگو تکان میدهد و در جواب هم دراگو با سر خود،حرکت راکی را تایید میکند.
در انتها آدانیس بر سر مزار پدرش آپولو کرید میرود و راکی نیز به ونکوور در کانادا به دیوار پسرش رابرت میرود.
این فیلم بسیار هیجان انگیز است،اما دقت داشته باشید که اجرای تمریناتی که در این فیلم دیدید بدون آمادگی،بسیار خطرناک و آسیبزا میباشد.
آرش ماپار
در این پست به بررسی فنی فیلم سینمایی کرید1 خواهم پرداخت.
این فیلم که در سال 2015 اکران شد،بیشترین انگیزه را به خود من داد که وارد رشته بوکس بشوم.
آدانیس که فرزند آپولو کرید میباشد،توسط همسر وی بزرگ شده و تربیت میشود اما میخواهد راه پدر را ادامه دهد.
بعضی از روزهای سال را در مکزیک سپری میکند و در آنجا در جاهایی مانند کافه که رینگ بوکس نیز دارد به مبارزه میپردازد و 15 پیروزی از 15 مسابقه کسب میکند.
آدانیس مربی ای نداشته و عمده تمرینات وی تمرین سایه زنی و تمرین با کیسه بوکس میباشد.
لیل دوک که مدیریت باشگاه و آکادمی بوکس دلفای که به نام آپولو کرید است را بر عهده دارد،آدانیس را تحویل نمیگیرد و وقتی برای اون نمیگذارد.
در اوایل فیلم آدانیس وارد باشگاه پدرش میشود و با لیل دوک بحث میکند و به او میگوید 15 به 0 نتیجه مبارزات من در مکزیک است.
لیل دوک میگوید نه داداش اینا دعواست،بوکس نیست که.
آدانیس عصبانی میشود و حریف میطلبد.
وارد رینگ شده،و نفر ششم بوکس میان وزن جهان را به مبارزه دعوت میکند.
آدانیس سوئیچ ماشین موستانگ خود را وسط میگذارد.
کلاه هم بر سر خود نگذاشته و حتی گرم هم نمیکند.
با حریف رو به رو میشود،سریع یک ساید استپ انجام میدهد و با 2 ضربه حریف را بر زمین میزند.
سپس دنی ویلر وارد باشگاه میشود که نفر دوم بوکس میان وزن جهان است و شکستی در کارنامه ندارد.
آدانیس کلاه محافظ سر بر سر خود میگذارد و کمی گرم میکند.
دنی ویلر حاضر به زدن دستکشش به دستکش آدانیس نمیشود.
آدانیس چندتا مشت میزند و چند مشت ویلر را جاخالی میدهد.
کل باشگاه در حال تماشای مبارزه ی این دو نفر هستند.
یک دفعه دنی ویلر یورش میبرد و ضربات سنگینی چه به سر و چه به صورت آدانیس وارد میکند.
در نهایت آدانیس نقش بر زمین میشود و ماشین موستانگ خود را از دست میدهد.
آدانیس میداند که دوست پدر خود یعنی راکی بالبوآ در فیلادلفیا زندگی میکند و به آن شهر سفر میکند.
در شهر قدم میزند و مجسمه راکی را میبیند که مردم با آن عکس میگیرند.
یک آپارتمان هم اجاره میکند.
به باشگاه بوکس میکی که راکی در جوانی در آن جا تمرین میکرد میرود و ثبت نام میکند.
صبح ها را در باشگاه بوکس سپری میکند و شب ها به دویدن میپردازد.
تصمیم میگیرد به رستوران راکی بالبوآ برود و از اون درخواست کمک و آموزش کند.
راکی ابتدا باور نمیکند که آدانیس فرزند دوست فقید خود یعنی آپولو کرید باشد.
آدانیس راجع به پدر خود کمی سوال میپرسد و شب خوبی را سپری میکنند.
در. نهایت آدانیس میگوید که من در باشگاه میکی هستم و راکی میگوید من به آن باشگاه نمیروم.
یک روز صبح راکی بعد از رفتن بر سر خاک همسر و برادر زن خود،وارد باشگاه میکی میشود و در هنگام ورود به باشگاه یاد جوانی خود میافتد.
به محض ورود راکی همه پیشکسوتان و از جمله مدیر باشگاه برای استقبال راکی به سمت او میآیند.
پیت که که مدیر باشگاه است و فرزندش لئو اسپورینو نفر چهارم بوکس میان وزن جهان میباشد از راکی میخواهد که دوباره به بوکس برگردد و به آن ها کمک کند.
راکی میگوید درباره اش فکر میکنم.
حین صحبت پیت و راکی،آدانیس سر میرسد و راکی را با لفظ عمو صدا میکند.
پیت به راکی میگوید این رو از کجا میشناسی و راکی میگوید در رستوران آشنا شدیم.
خلاصه راکی با آدانیس صحبت میکند و میگوید نمیدونم چرا این جا هستم چون برای زندگیم برنامه های دیگه ای داشتم و این جز برنامههای من نبود.
پدرت تک بود،نمیدونم تو هم تک هستی یا نه.
باید خیلی تلاش کنی،ناک اوت میشی زمین میخوری،سختی میکشی و اگه تلاش نکنی میکشم کنار.
راکی تمرینات را با آدانیس شروع میکند.
ابتدا چندتا مرغ در اختیار آدانیس میگذارد و از او میخواهد که یکی از مرغ ها را بگیرد.
آدانیس در اول صبح میدود و تحت نظارت راکی تمرین میکند.
در باشگاه با گلابی سقفی تمرین میکند و زیر نظر راکی با کیسه بوکس کار میکند.
در نهایت یکی از مرغ ها را میگیرد.
پیت احساس میکند که آدانیس آماده شده و حریف خوبی برای پسرش لئو میباشد.
از آدانیس دعوت به مبارزه میکند و راکی میگوید تصمیم با منه.
آدانیس شاکی میشود و راکی میگوید که تو هنوز آماده نیستی.
راکی آدانیس را به منزل خود میبرد و فردای آن روز راس ساعت 6 صبح بیدار میشوند و راکی میگوید که میخواهم تو را به یک باشگاه در شمال فیلی ببرم به نام باشگاه فرانت استریت.
تمام مسیر را آدانیس پشت سر راکی میدود.
به محض ورود به باشگاه بوی قهوه میآید.
راکی آدانیس را با اعضای باشگاه آشنا میکند و آن ها را به هم معرفی میکند.
پدمن که میت گیری بسیار ماهر است میت گیری برای آدانیس را شروع میکند.
مشخص است که آدانیس در میت زنی بسیار ضعیف است زیرا این تمرین را هرگز به قدر کافی انجام نداده است،یعنی مربی ای نداشته که با او کار کند و برایش میت بگیرد.
روزانه به سختی تمرین میکند.
راکی سر سرعت آدانیس و افزایش قدرتش تمرکز میکند.
هر روز تمرینات سخت و طاقت فرسا،شامل چندین راند سایه کار کردن و میت زنی و تمرین با کیسه بوکس های مختلف را زیر نظر راکی انجام میدهد تا 6 هفته بعد برای مبارزه با لئو اسپورینو آماده شود.
تمرین اسلیپ با طناب اسلیپ نیز در دستور کار او قرار دارد.
روز مبارزه میرسد.
آدانیس بدنش را خیلی سفت و خشک گرفته اما محکم کار میکند.
راند یک را از نظر امتیازی واگذار میکند زیرا بار اول است در مقابل چنین جمعیتی مبارزه میکند.
ضربات کمی میزند اما حسابی مشت دریافت میکند.
بین راند اول و دوم راکی مبارزه و حریف را به خوبی تحلیل میکند.
به آدانیس میگوید که بدنت رو شل کن خیلی سفت کار میکنی،از کارت خوشم اومد.
راکی میگوید کاری که بهت میگویم را انجام بده.
میخوام دست راستتو بذاری در نقطه کورش،وقتش که رسید یه راست بزن توی فکش یهو میوفته زمین.
راند دوم آغاز میشود.
آدانیس پر قدرت شروع میکند،اما حریفش نیز عقب نمیرود.
در نیمه های راند دوم راکی دست خود را کف رینگ میکوبد و میگوید زودباش بچه،تمامش کن،الان،همین الان.
اینجاست که آدانیس با ترکیب هوک راست_آپرکات چپ_هوک راست،لئو اسپورینو را ناک اوت میکند و داور شروع به شمارش میکند اما وقتی لئو بلند میشود کاملا گیج است و آدانیس با ناک اوت برنده مسابقه میشود.
آدانیس با نام خانوادگی مادری خود وارد دنیای بوکس شده اما بالاخره لو میرود که او فرزند آپولو کرید میباشد.
مربی ریکی کانلان که قهرمان بدون شکست جهان و نفر اول بوکس میان وزن جهان میباشد با راکی تماس میگیرد و پیشنهاد مسابقه قهرمانی میدهد.
او در ملاقات خصوصی با راکی و آدانیس درخواست میکند که آدانیس نام خانوادگی خود را از جانسون به کرید تغییر دهد.
در غیر این صورت خبری از مسابقه نخواهد بود.
آدانیس با راکی مشورت میکند.
راکی میگوید که کانلان قهرمان جهانه،تجربهاش از تو بیشتره،قدش بلندتره در نتیجه دید بهتری داره و دست های بلندتری هم داره که از دور میتونه بهت حمله کنه.
تو باید مسابقه رو به درگیری نزدیک بکشونی که اینطوری باید نزدیکش بشی و احتمال ناک اوت شدنت میره بالا.
در نهایت تصمیم گرفته شد که آدانیس با کانلان مسابقه دهد.
راکی متوجه بیماری سرطان خود میشود و سر همین مسئله با آدانیس بحث میکند.
آدانیس به راکی میگوید که اگر میخوای من مبارزه کنم،تو هم باید با سرطان مبارزه کنی.
راکی درمان را آغاز میکند،هر چند که فشار زیادی را تحمل میکند.
آدانیس چندین برابر قبل به خود فشار میآورد.
در دیالوگی،حین اینکه آدانیس به میت های پدمن ضربه میزند،راکی میگوید حداقل سرعتت رو درست کردیم،فقط باید کاری کنیم که به چیزی مشت میزنی،اون را بشکنی.
آدانیس به سختی تلاش میکند و عمده تمرکز در تمرینات سر میت زنی بوده و بیشتر نقطه روی نقطه زنی ضربات کار میکنه.
روز مسابقه در برابر ریکی کانلان فرا میرسه و آدانیس با آهنگی از توپاک شکور فقید وارد رینگ میشود.
کانلان هم با تشریفات خاص خود وارد میشود.
راند یک به سختی ضربات را از کانلان دریافت کرده و ابروی آدانیس خونی میشود.
یعنی تمرکز کانلان بر ضربات سرعتی تمام عیار بود در راند اول که آدانیس را حسابی به دردسر انداخت.
هم بادی شات هم ضربات ترکیبی به صورت که کار خاصی از آدانیس برنیومد.
راند دو یک لحظه آدانیس یورش بود و ضربات سنگینی را به کانلان وارد کرد،خصوصا اینکه کانلان از نظر فیزیکی ضعیف بود و بدن محکمی نداشت.
آدانیس او را خونی کرد و حسابی در رینگ آشوب به پا کرد.
مبارزه تا راند آخر پایاپای بود.
چند باری آدانیس ناک داون شد و یک بار هم تقریبا بیهوش شد و سریع به هوش اومد.
چشم راستش تقریبا بسته شده بود.
در راند آخر بود که کانلان رو گوشه رینگ گیر آورد و با بادی شات های سنگین و در نهایت یک ضربه مهلک به فک،او را انداخت.
با توجه به اینکه در راند 12نجات بوکسوری که ناک داون شده توسط زنگ نمیباشد.
اما کانلان بلند شد و با امتیاز برنده مسابقه شد.
و تنها باخت آدانیس کرید اتفاق افتاد.
کانلان به کرید گفت که تو آینده ی این ورزش هستی.
این فیلم تمامی تمرینات در ورزش بوکس را در خودجا داده است و محتوای بسیار خوبی برای علاقمندان و خصوصا کسانی که تازه میخواهند وارد رشته بومس شوند دارد.
حتما این فیلم زیبا را نگاه کنید و نکات فنی و علمی بوکس آن را بررسی کنید.
آرش ماپار
در این پست،فیلم سینمایی زیبا و فنی چپ دست(Southpaw) را بررسی خواهم نمود و همچنین نکات مثبت این فیلم از نظر فنی را نیز توضیح خواهم داد.
در این اثر هنری و ورزشی،زندگی ورزشی و شخصی بیلی هوپ،قهرمان بوکس جهان به تصویر کشیده است که قهرمانی بی رقیب و بی شکست است.
اولین نکته که در ارتباط با این شخصیت ورزشی وجود دارد،این است که بیلی هوپ گارد بوکس درست و حسابی ندارد و عمده ی ضربات حریف را با صورت و سر دریافت میکند.
در حادثه ای همسر خود را از دست میدهد و بلافاصله برای رفع کسری پول خود سریع یک مسابقه را قبول میکند و به دلیل مشکلاتی که دارد این مسابقه را واگذار میکند.
در نهایت همه دارایی های خود را از دست میدهد و تنها یک ساک ورزشی برای او باقی میماند.
به سراغ تیک ولز میرود،مربی ای که از نظر بیلی هوپ،شاگردش تنها بوکسوری بوده که بیلی هوپ را شکست داده اما با مدیر برنامه های بیلی هوپ ظاهرا داوران را خریده بوده است.
ابتدا تیک ولز به بیلی هوپ میگوید که حرفهای ها را تمرین نمیدهد و بلافاصله بیلی هوپ میگوید که او دیگر حرفهای محسوب نمیشود.
تیک ولز یه گارد و سبکی دیگر را به بیلی هوپ آموزش میدهد به نام گارد قیلی شل که تمرکز بر تغییر گارد بوکسور نیز دارد و بیلی هوپ در گاهی از موارد چپ دست میشود.(گارد فیلی شل را در پستی اختصاصی به طور کامل توضیح دادهام)
در یک مبارزه خیریه بیلی هوپ حریفش رو ناک اوت میکند و دوباره توجه بقیه را به خود جلب میکند.
تیک ولز دوباره از آموزش او ممانعت میکند ولی بیلی هوپ،تیک ولز را قانع و وادار میکند که طی 6 هفته از دل و جان تلاش کرده و هرگز کوتاهی نمیکند.
در مسابقه قهرمانی جهان،بیلی هوپ در مقابل میگل اسکوبار،بوکسوری که هنگام حادثه ناگوار قتل همسرش در آنجا حضور داشت و باعث ایجاد درگیری و در نهایت قتل همسر بیلی هوپ شد.
تیک ولز هر چه دارد را برای بیلی هوپ رو میکند و با تمام توان به او آموزش میدهد.
گویا بیلی هوپ گارد فیلی شل را آماده نگه داشته و هر لحظه آماده است تا از آن استفاده کند.
12راند به زد و خورد شدید بین بیلی هوپ و میگل اسکوبار میگذرد.
در تمریناتی که بیلی هوپ در باشگاه تیک ولز پشت سر گذاشت،تمرکز اصلی بر دقت و تمرکز بر نقطه زنی بود.
انتقال فنونی که مد نظر تیک ولز بود با تمرین میت زنی در بدن بیلی هوپ قرار داد.
طی 12 راند مسابقه بر سر عنوان قهرمانی جهان،بیلی هوپ حسابی حریفش را زخمی کرد و خودش نیز حسابی زخمی شد.
در راندهای آخر،بیلی،میگل اسکوبار را خیلی اذیت کرد و گویا میگل اسکوبار در مقابل بیلی قفل شده بود.
در راند آخر،تیک ولز از بیلی خواست که چپ دست شود و با دست چپ بوکس کند.
اینجاست که بیلی هوپ گارد زیبای فیلی شل را به نمایش میگذارد،با محور شانه ی چپ،یک ضربه ی راست مستقیم میزند و با تمام توان ضربه ی آپرکات چپ را شلیک کرده و میگل اسکوبار را نقش بر زمین میکند.
در نهایت بیلی هوپ با رای داوران پیروز مسابقه و قهرمان دوباره جهان میشود.
اما توضیحی بدهم در ارتباط با نحوه ی تمرینات بیلی هوپ در باشگاه تیک ولز و این که چگونه بیلی هوپ برای مسابقه قهرمانی جهان آماده شد.
تمرکز بر تمرین سایه زنی و میت زنی،تمرین با طناب اسلیپ،تمرکز بر جاخالی دادن ها و همچنین تقویت عضلات شکم و پهلو در دستور کار بیلی هوپ بود.
بیشترین تمرینات بیلی هوپ تمرکزی بود و تیک ولز سعی داشت بر روی روح و روان بوکسور خود کار کند و از نظر ذهنی او را آرام کند.
البته تجربه ی بیلی هوپ در این مسابقه از میگل اسکوبار خیلی بیشتر بوده و با کمک تیک ولز با قدرت حریف خود را شکست داد.
میگل اسکوبار که بوکسوری کلمبیایی بود،هم تکنیکی بود هم بسیار قدرت داشت ولی فکرش را هم نمیکرد در مقابل بیلی هوپ قفل شود،زیرا مقابله با گارد فیلی شل کار هر بوکسوری نیست.
در تمرینات اولیه ی بیلی هوپ با تیک ولز دیده میشود که در اولین اسپارینگی که بیلی انجام میدهد،تیک ولز از او میخواهد هرگز مشت نزند و گاردش را بالا گرفته،و ضربات را یا دفع کند یا بلوکه کند یا جاخالی بدهد.
در ابتدا بیلی از این کار عاجز است زیرا در طول دوران حرفهای خود آنچنان از دفاع های مختلف بوکس استفاده نکرده است اما در بالاخره با درایت تیک ولز که مربی ای کار کشته بود،بیلی هوپ به خوبی در دفاع کردن مهارت پیدا کرد و نتیجه اش رو هم در مسابقه قهرمانی جهان مقابل میگل اسکوبار دید.
آرش ماپار
بوکسورها خصوصا بوکسورهای حرفهای بایستی روزانه حداقل 15دقیقه برای یک سری تمرینات پایه به صورت اختصاصی وقت بگذارند.
در برنامه ای که خدمت شما بزرگواران ارائه میدهم برخی از این تمرینات را نام برده و توضیحاتی خواهم داد.
1_تمرینات فوت ورک،گارد پا و رقص پا✔️
طبق تحقیقات اینجانب،در هر سبکی از بوکس که تمرین و مبارزه میکنید،بایستی فوت ورک و رقص پای خوبی داشته باشید.
تمرین با نردبان چابکی یکی از تمریناتی است که میتواند به این آیتم شما کمک کند.
در رینگ بوکس،فرار ها،جاخالی ها،تعویض گارد،داک،اسلیپ و حتی فینت نیازمند فوت ورک عالی میباشد.
2_ساید استپ✔️
ساید استپ کردن حرکتی بسیار زیبا و عالی میباشد.اگر به این حرکت تسلط پیدا کنید،حریف را گیج کرده و حین زدن ضربات حریف به راحتی با جا به جا شدن از طریق زاویه ای دیگر به حریف حمله میکنید.
3_تمرین داک✔️
داک که به معنای نشستن زیر ضربات حریف میباشد،چه در بوکس آماتور و چه در بوکس حرفه ای کاریرد دارد.
چه با حریف تمرینی و چه بدون حریف تمرینی و حین تمرین سایه زنی،میتوانید این حرکت را تمرین کنید.
4_اسلیپ✔️
حرکت دادن سر به سمت راست یا چپ برای فرار از ضربات حریف معنای این حرکت است.
با طناب اسلیپ چه در باشگاه و چه در منزل میتوانید تمرین کنید و جاخالی دادن را به خوبی یاد بگیرید.
بیشتر کاریرد این حرکت در مقابل ضربه مستقیم و هوک میباشد.
5_تمرین سایه زنی✔️
شاید مهمترین تمرین در بوکس،تمرین سایه زنی باشد.
اگر به مبارزین و رزمی کاران شائولین نگاه کنید،عمده تمرینات آنها در بخش رزمی،سایه زنی میباشد.
مبارزه با حریف خیالی و تصور کردن اینکه یک حریف مقابل شماست و بایستی ضربهای که پرتاب میکنید را به خوبی برگردانید،شما را برای مبارزه واقعی به خوبی آماده میکند.
وقتی به حریف مشت میزنید یا به میت یا کیسه بوکس،به راحتی دست خود را برمیگردانید.
اما برگرداندن دست در حین سایه زنی بسیار سخت تر میباشد.
آرش ماپار