در این پست قصد دارم فیلم سینمایی کرید3 را از نظر فنی تحلیل کنم و خلاصه ای از داستان فیلم را نیز بیان کنم.
آغاز فیلم با یادآوری خاطراتی از کودکی آدانیس کرید اتفاق میافتد.
سپس مسابقه دوم آدانیس در مقابل ریکی کانلان،البته این دفعه در دسته وزنی سنگین وزن رخ میدهد.
آدانیس در آفریقای جنوبی در حال مبارزه است و ظاهرا کمی جلوی کانلان بد کار میکند.
در دیالوگی کانلان به او میگوید همان کرید سابق هستی.
در راند بعدی مسابقه آدانیس به لیل دوک میگوید کیش و مات.منظورش از این حرف این بود که بخاطر ضعف بدنی کانلان،با بادی شات زدن کار او را تمام میکنم.
دقیقا هم همین اتفاق رخ داد.
آدانیس ضربات کانلان را جاخالی میداد و به پهلوهای او بادی شات های سنگین میزد.
بین این ضربات،یک ضربه هوک نیز وارد کرد.
اینقدر بادی شات به کانلان زد تا او را ناک اوت کرد.
آدانیس سرانجام در آخرین مسابقه رسمی خود که پیروز میدان شد،خداحافظی افتخارآمیزی از دنیای حرفهای بوکس انجام داد.
آدانیس به همراه لیل دوک شریک و مربی خود آکادمی بوکس دلفای را مدیریت میکند.
قهرمانی مکزیکی به نام فلیکس در باشگاه دلفای تمرین میکند و کرید و دوک از او حمایت میکنند.
در این فیلم ترنس کرافورد نیز بازی میکند و در باشگاه دلفای تمرین میکند.
ناگهان دوست دوران کودکی آدانیس به داستان فیلم اضافه میشود و قصد دارد حرفه و زندگی آدانیس را به آشوب بکشد.
در کودکی آدانیس با مردی درگیر میشود و درگیری بالا میگیرد و دیمین آندرسون که در آن دوران قهرمان دستکش طلایی بوکس آماتور بود،اسلحه میکشد و توسط پلیس بازداشت میشود.
آدانیس میترسد و فرار میکند.
در هجده سالی که دیمین در زندان بوده است،آدانیس هیچ خبری از او نگرفت.
مادر آدانیس نیز تمامی نامه های دیمین را مخفی کرده بود و به آدانیس نشان نداده بود.
آدانیس سعی میکند گذشته را جبران کند و دیمین را به باشگاه خود میبرد.
ابتدا لیل دوک مانع میشود و سپس با اصرار آدانیس قانع میشود.
دیمین مدتی در باشگاه آدانیس تمرین میکند و از طرفی چون برای فلیکس حریف تمرینی ندارند از دیمین استفاده میکنند.
دیمین عادت به زدن ضربات خطا دارد.
در یک اسپارینگ،دست فلیکس را نگه میدارد و ضربه ای به زیر کتف او میزند و با فلیکس درگیر میشود.
لیل دوک باز هم به آدانیس هشدار میدهد و میگوید او دارد نشان میدهد که واقعا چطور آدمی است،او را باور کن.
قرار است که ویکتور دراگو با فلیکس مبارزه کند و کمربند قهرمانی در دست فلیکس میباشد.
در یک مهمانی که میزبان آدانیس میباشد،دراگو و فلیکس دیدار میکنند.
دیمین که به شدت حسادت میکند و از طرفی ناراحت است که بخاطر آدانیس هجده سال از عمر خود را در زندان سپری کرده،با یکی از دوستان خود که در زندان با او آشنا شده توافق میکند که مهمانی را به درگیری بکشاند و همچنین ویکتور دراگو را درگیر کند و دست او را بشکند.
همین اتفاق هم می افتد و دست دراگو میشکند و مسابقه شش ماه عقب میافتد.
مدیر برنامه های فلیکس،مادرش میباشد.
با آدانیس صحبت میکنند و آدانیس پیشنهاد مسابقه با دیمین را میدهد.
دیمین نیز این درخواست را قبلا مطرح کرده بود.
به هر حال فلیکس و مادرش میپذیرند که مسابقه با دیمین اتفاق بیوفتد.
کانلو آلوارز و همسرش نیز در این فیلم سینمایی حضور دارند و در جریان داستان فیلم با آدانیس خوش و بش میکنند.
مسابقه آغاز میشود.
دیمین تمرکز بر ضربات سنگین از سر نفرت و کینه دارد.و البته زدن خطاهای مکرر و بسیار زیاد،چون سعی دارد به هر قیمتی پیروز شود و قهرمان جهان شود.
در راند نخست تقریبا هر دو بوکسور برابر هستند،فلیکس ضربات ترکیبی بسیار خوبی به دیمین میزند.
دیمین با زانوی خود به فلیکس ضربه میزند.
دیمین یک ضربه عمدی با آرنج به صورت فلیکس میزند و داور از دیمین امتیاز کم میکند.
اینجاست که آدانیس از بیرون رینگ داد میزند.
چندین مرتبه به کتف های فلیکس ضربه میزند و نقطه ضعف او را پیدا کرده است.
در اواخر مسابقه طوری به فلیکس ضربه میزند که انگار قصد کشتن او را دارد.
فشار روی فلیکس بالاست و در نهایت با یک ضربه هوک سنگین،فلیکس نقش بر زمین میشود.
دیمین سر از پا نمیشناسد.
لیل دوک به آدانیس میگوید مدتی از باشگاه دور باش زیرا آدانیس را مقصر این اتفاقات میداند.
فلیکس را با آمبولانس به بیمارستان منتقل میکنند زیرا شدت جراحات بالاست و در رینگ بیهوش شده بود.
آدانیس در همان شب به دیدار مادرش میرود و مادرش نیز مسابقه را دیده بود.
نامه هایی که دیمین به آدانیس نوشته بود،مادرش به آدانیس داد و یک عکس از دیمین بین دوستان زندانی اش و از جمله چهره ای که برای آدانیس آشنا بود و او کسی نبود جز ضارب ویکتور دراگو در آن مهمانی که باعث بهم خوردن قرارداد مسابقه شده بود.
آدانیس سراغ دیمین میرود و بحث صورت میگیرد.
دیمین آدانیس را به سخره میگیرد و یک مشت سنگین به صورت آدانیس میزند.
آدانیس عصبی میشود و آن جا را ترک میکند.
آدانیس به یک برنامه تلویزیونی دعوت میشود و میخواهد دیمین را به مبارزه بطلبد.
دیمین نیز تماس میگیرد با آن برنامه و باز هم بحث صورت میگیرد.
در نهایت مسابقه را میپذیرند و برای روز مسابقه شروع به تمرین میکنند.
دیمین واقعا قوی و درشت هیکل است.
در مبارزات تمرینی تمام حریفان خود را به سادگی شکست میدهد.
لیل دوک به آدانیس میگوید میشه بهم بگی چند بار ضربه مغزی شدی؟
در حقیقت در ابتدای فیلم کرید 1 در مبارزه باشگاهی مقابل دنی ویلر،در مسابقه رسمی در انگلستان مقابل ریکی کانلان و در فیلم سینمایی کرید 2 در مسابقه اول برابر ویکتور دراگو،یعنی آدانیس سه مرتبه ضربه مغزی شده است.
لیل دوک میگفت که دیمین لیست این مصدومیت های تو را حفظ است،تو پیر و شکسته شده ای.
3 مرتبه ضربه مغزی،سوراخ شدن کلیه،شکستگی دو دنده،شکستگی استخوان های کف هر دو دست،شکستگی کاسه چشم و یه آسیب در شانه راست که دیمین به آن اشاره میکند.
آدانیس تمرینات ترکیبی را پیش میگیرد و سعی دارد نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کند.
تمریناتی نظیر مشت زدن به درخت،بدنسازی با وزنه و تمرکز بر حرکت پرس سینه هالتر،میت زنی سریع،اسپارینگ با ترنس کرافورد چون سبک وزن است و باعث سریعتر شدن آدانیس میشود،اسپارینگ با ویکتور دراگو،کشیذن هواپیمای سبک،تمرین سایه زنی و تقویت هز نقطه ضعغی که در بدنش دارد.
حین تمرین نیز گاهی یاد گذشته میافتاد ولی دوباره تمرکز خود را جمع میکند.
روز مسابقه فرا میرسد و دیمین به تیم خود میگوید که پول او نمیتواند کاری برایش کند.
این را هم اضافه کنم که آدانیس مادرخوانده خود یعنی مری آن را از دست میدهد ولی روحیه خود را جمع میکند زیرا نمیخواهد حیثیت و رزومه خود را ببازد.
با روحیه وارد رینگ میشود.
آدانیس واقعا آماده است،و عقب نمیکشد.
هر دو یاد بچگی خود می افتند.
تجربه آدانیس واقعا خیلی بیشتر میباشد.
تکیه ی دیمین بر قدرت میباشد.
مسابقه پایاپای جلو میرود.
ضربات زیادی اعم از بادی شات و ضربه به صورت و گیجگاه رد و بدل میشود.
در یک صحنه دیمین با تمام توان مشت به شکم آدانیس میزند و آدانیس بر زمین میافتد.
آدانیس بلند میشود و راند تمام میشود.
لیل دوک به آدانیس میگوید تا الان داشتی بوکس میکردی.
از الان به بعد مبارزه کن.
آدانیس توان نقطه زنی بیشتری نسبت به دیمین دارد.و این توانایی را مد نظر راکی بالبوآ و پدمن در کرید 1 میباشد.
در انتهای مسابقه،با یک حرکت فینت،دیمین را فریب میدهد ضربه نهایی را میزند و او را ناک اوت میکند.
این فیلم،از نظر شخصی بنده،از لحاظ فنی خوب بود.
قسمت تمرینات بیشتر مخاطب را به خود جذب میکند و شاید بارها این صحنه ها توسط مخاطبینی که عشق به این رشته دارند تماشا شود.
آرش ماپار