در این پست به بررسی فنی فیلم سینمایی کرید1 خواهم پرداخت.
این فیلم که در سال 2015 اکران شد،بیشترین انگیزه را به خود من داد که وارد رشته بوکس بشوم.
آدانیس که فرزند آپولو کرید میباشد،توسط همسر وی بزرگ شده و تربیت میشود اما میخواهد راه پدر را ادامه دهد.
بعضی از روزهای سال را در مکزیک سپری میکند و در آنجا در جاهایی مانند کافه که رینگ بوکس نیز دارد به مبارزه میپردازد و 15 پیروزی از 15 مسابقه کسب میکند.
آدانیس مربی ای نداشته و عمده تمرینات وی تمرین سایه زنی و تمرین با کیسه بوکس میباشد.
لیل دوک که مدیریت باشگاه و آکادمی بوکس دلفای که به نام آپولو کرید است را بر عهده دارد،آدانیس را تحویل نمیگیرد و وقتی برای اون نمیگذارد.
در اوایل فیلم آدانیس وارد باشگاه پدرش میشود و با لیل دوک بحث میکند و به او میگوید 15 به 0 نتیجه مبارزات من در مکزیک است.
لیل دوک میگوید نه داداش اینا دعواست،بوکس نیست که.
آدانیس عصبانی میشود و حریف میطلبد.
وارد رینگ شده،و نفر ششم بوکس میان وزن جهان را به مبارزه دعوت میکند.
آدانیس سوئیچ ماشین موستانگ خود را وسط میگذارد.
کلاه هم بر سر خود نگذاشته و حتی گرم هم نمیکند.
با حریف رو به رو میشود،سریع یک ساید استپ انجام میدهد و با 2 ضربه حریف را بر زمین میزند.
سپس دنی ویلر وارد باشگاه میشود که نفر دوم بوکس میان وزن جهان است و شکستی در کارنامه ندارد.
آدانیس کلاه محافظ سر بر سر خود میگذارد و کمی گرم میکند.
دنی ویلر حاضر به زدن دستکشش به دستکش آدانیس نمیشود.
آدانیس چندتا مشت میزند و چند مشت ویلر را جاخالی میدهد.
کل باشگاه در حال تماشای مبارزه ی این دو نفر هستند.
یک دفعه دنی ویلر یورش میبرد و ضربات سنگینی چه به سر و چه به صورت آدانیس وارد میکند.
در نهایت آدانیس نقش بر زمین میشود و ماشین موستانگ خود را از دست میدهد.
آدانیس میداند که دوست پدر خود یعنی راکی بالبوآ در فیلادلفیا زندگی میکند و به آن شهر سفر میکند.
در شهر قدم میزند و مجسمه راکی را میبیند که مردم با آن عکس میگیرند.
یک آپارتمان هم اجاره میکند.
به باشگاه بوکس میکی که راکی در جوانی در آن جا تمرین میکرد میرود و ثبت نام میکند.
صبح ها را در باشگاه بوکس سپری میکند و شب ها به دویدن میپردازد.
تصمیم میگیرد به رستوران راکی بالبوآ برود و از اون درخواست کمک و آموزش کند.
راکی ابتدا باور نمیکند که آدانیس فرزند دوست فقید خود یعنی آپولو کرید باشد.
آدانیس راجع به پدر خود کمی سوال میپرسد و شب خوبی را سپری میکنند.
در. نهایت آدانیس میگوید که من در باشگاه میکی هستم و راکی میگوید من به آن باشگاه نمیروم.
یک روز صبح راکی بعد از رفتن بر سر خاک همسر و برادر زن خود،وارد باشگاه میکی میشود و در هنگام ورود به باشگاه یاد جوانی خود میافتد.
به محض ورود راکی همه پیشکسوتان و از جمله مدیر باشگاه برای استقبال راکی به سمت او میآیند.
پیت که که مدیر باشگاه است و فرزندش لئو اسپورینو نفر چهارم بوکس میان وزن جهان میباشد از راکی میخواهد که دوباره به بوکس برگردد و به آن ها کمک کند.
راکی میگوید درباره اش فکر میکنم.
حین صحبت پیت و راکی،آدانیس سر میرسد و راکی را با لفظ عمو صدا میکند.
پیت به راکی میگوید این رو از کجا میشناسی و راکی میگوید در رستوران آشنا شدیم.
خلاصه راکی با آدانیس صحبت میکند و میگوید نمیدونم چرا این جا هستم چون برای زندگیم برنامه های دیگه ای داشتم و این جز برنامههای من نبود.
پدرت تک بود،نمیدونم تو هم تک هستی یا نه.
باید خیلی تلاش کنی،ناک اوت میشی زمین میخوری،سختی میکشی و اگه تلاش نکنی میکشم کنار.
راکی تمرینات را با آدانیس شروع میکند.
ابتدا چندتا مرغ در اختیار آدانیس میگذارد و از او میخواهد که یکی از مرغ ها را بگیرد.
آدانیس در اول صبح میدود و تحت نظارت راکی تمرین میکند.
در باشگاه با گلابی سقفی تمرین میکند و زیر نظر راکی با کیسه بوکس کار میکند.
در نهایت یکی از مرغ ها را میگیرد.
پیت احساس میکند که آدانیس آماده شده و حریف خوبی برای پسرش لئو میباشد.
از آدانیس دعوت به مبارزه میکند و راکی میگوید تصمیم با منه.
آدانیس شاکی میشود و راکی میگوید که تو هنوز آماده نیستی.
راکی آدانیس را به منزل خود میبرد و فردای آن روز راس ساعت 6 صبح بیدار میشوند و راکی میگوید که میخواهم تو را به یک باشگاه در شمال فیلی ببرم به نام باشگاه فرانت استریت.
تمام مسیر را آدانیس پشت سر راکی میدود.
به محض ورود به باشگاه بوی قهوه میآید.
راکی آدانیس را با اعضای باشگاه آشنا میکند و آن ها را به هم معرفی میکند.
پدمن که میت گیری بسیار ماهر است میت گیری برای آدانیس را شروع میکند.
مشخص است که آدانیس در میت زنی بسیار ضعیف است زیرا این تمرین را هرگز به قدر کافی انجام نداده است،یعنی مربی ای نداشته که با او کار کند و برایش میت بگیرد.
روزانه به سختی تمرین میکند.
راکی سر سرعت آدانیس و افزایش قدرتش تمرکز میکند.
هر روز تمرینات سخت و طاقت فرسا،شامل چندین راند سایه کار کردن و میت زنی و تمرین با کیسه بوکس های مختلف را زیر نظر راکی انجام میدهد تا 6 هفته بعد برای مبارزه با لئو اسپورینو آماده شود.
تمرین اسلیپ با طناب اسلیپ نیز در دستور کار او قرار دارد.
روز مبارزه میرسد.
آدانیس بدنش را خیلی سفت و خشک گرفته اما محکم کار میکند.
راند یک را از نظر امتیازی واگذار میکند زیرا بار اول است در مقابل چنین جمعیتی مبارزه میکند.
ضربات کمی میزند اما حسابی مشت دریافت میکند.
بین راند اول و دوم راکی مبارزه و حریف را به خوبی تحلیل میکند.
به آدانیس میگوید که بدنت رو شل کن خیلی سفت کار میکنی،از کارت خوشم اومد.
راکی میگوید کاری که بهت میگویم را انجام بده.
میخوام دست راستتو بذاری در نقطه کورش،وقتش که رسید یه راست بزن توی فکش یهو میوفته زمین.
راند دوم آغاز میشود.
آدانیس پر قدرت شروع میکند،اما حریفش نیز عقب نمیرود.
در نیمه های راند دوم راکی دست خود را کف رینگ میکوبد و میگوید زودباش بچه،تمامش کن،الان،همین الان.
اینجاست که آدانیس با ترکیب هوک راست_آپرکات چپ_هوک راست،لئو اسپورینو را ناک اوت میکند و داور شروع به شمارش میکند اما وقتی لئو بلند میشود کاملا گیج است و آدانیس با ناک اوت برنده مسابقه میشود.
آدانیس با نام خانوادگی مادری خود وارد دنیای بوکس شده اما بالاخره لو میرود که او فرزند آپولو کرید میباشد.
مربی ریکی کانلان که قهرمان بدون شکست جهان و نفر اول بوکس میان وزن جهان میباشد با راکی تماس میگیرد و پیشنهاد مسابقه قهرمانی میدهد.
او در ملاقات خصوصی با راکی و آدانیس درخواست میکند که آدانیس نام خانوادگی خود را از جانسون به کرید تغییر دهد.
در غیر این صورت خبری از مسابقه نخواهد بود.
آدانیس با راکی مشورت میکند.
راکی میگوید که کانلان قهرمان جهانه،تجربهاش از تو بیشتره،قدش بلندتره در نتیجه دید بهتری داره و دست های بلندتری هم داره که از دور میتونه بهت حمله کنه.
تو باید مسابقه رو به درگیری نزدیک بکشونی که اینطوری باید نزدیکش بشی و احتمال ناک اوت شدنت میره بالا.
در نهایت تصمیم گرفته شد که آدانیس با کانلان مسابقه دهد.
راکی متوجه بیماری سرطان خود میشود و سر همین مسئله با آدانیس بحث میکند.
آدانیس به راکی میگوید که اگر میخوای من مبارزه کنم،تو هم باید با سرطان مبارزه کنی.
راکی درمان را آغاز میکند،هر چند که فشار زیادی را تحمل میکند.
آدانیس چندین برابر قبل به خود فشار میآورد.
در دیالوگی،حین اینکه آدانیس به میت های پدمن ضربه میزند،راکی میگوید حداقل سرعتت رو درست کردیم،فقط باید کاری کنیم که به چیزی مشت میزنی،اون را بشکنی.
آدانیس به سختی تلاش میکند و عمده تمرکز در تمرینات سر میت زنی بوده و بیشتر نقطه روی نقطه زنی ضربات کار میکنه.
روز مسابقه در برابر ریکی کانلان فرا میرسه و آدانیس با آهنگی از توپاک شکور فقید وارد رینگ میشود.
کانلان هم با تشریفات خاص خود وارد میشود.
راند یک به سختی ضربات را از کانلان دریافت کرده و ابروی آدانیس خونی میشود.
یعنی تمرکز کانلان بر ضربات سرعتی تمام عیار بود در راند اول که آدانیس را حسابی به دردسر انداخت.
هم بادی شات هم ضربات ترکیبی به صورت که کار خاصی از آدانیس برنیومد.
راند دو یک لحظه آدانیس یورش بود و ضربات سنگینی را به کانلان وارد کرد،خصوصا اینکه کانلان از نظر فیزیکی ضعیف بود و بدن محکمی نداشت.
آدانیس او را خونی کرد و حسابی در رینگ آشوب به پا کرد.
مبارزه تا راند آخر پایاپای بود.
چند باری آدانیس ناک داون شد و یک بار هم تقریبا بیهوش شد و سریع به هوش اومد.
چشم راستش تقریبا بسته شده بود.
در راند آخر بود که کانلان رو گوشه رینگ گیر آورد و با بادی شات های سنگین و در نهایت یک ضربه مهلک به فک،او را انداخت.
با توجه به اینکه در راند 12نجات بوکسوری که ناک داون شده توسط زنگ نمیباشد.
اما کانلان بلند شد و با امتیاز برنده مسابقه شد.
و تنها باخت آدانیس کرید اتفاق افتاد.
کانلان به کرید گفت که تو آینده ی این ورزش هستی.
این فیلم تمامی تمرینات در ورزش بوکس را در خودجا داده است و محتوای بسیار خوبی برای علاقمندان و خصوصا کسانی که تازه میخواهند وارد رشته بومس شوند دارد.
حتما این فیلم زیبا را نگاه کنید و نکات فنی و علمی بوکس آن را بررسی کنید.
آرش ماپار